درمان دلشوره و اضطراب بدون دارو
مثبت زندگی: اگر تاکنون برای کاهش استرس یا درمان اضطراب یک جستجوی آنلاین انجام داده باشید، احتمالا ضربانهای دوگوشی را شنیده اید. این ضربانهای فرازمینی در یوتیوب فراوان هستند و به شما وعده میدهند که همه چیز را از بی خوابی گرفته تا ترس برطرف کنید.
ضربانهای دوگوشی
رایجترین دلیل استفاده مردم از ضربانهای دوگوشی با استفاده از هدفون چیست؟ چگونه ممکن است صداهای فرازمینی به شما کمک کنند که شادتر و سالمتر باشید. جسیکا تریمبرگر تا جایی که به یاد دارد، با اضطراب زندگی کرده است. او میگوید: «با انگیزه ماندن برای من دشوار بود و به طور کلی متلاطم بودم»
تریمبرگر که مالک یک شرکت محصولات زیبایی است، نورالژی عصب سه قلو دارد، یک اختلال عصبی صورت که به علت دردناک بودن و سختی کنترل حملات، اغلب «بیماری خودکشی» نامیده میشود. استرس و اضطراب از بزرگترین علائم این بیماری هستند. او میگوید داروها تنها باعث سستی و پایین آمدن هشیاری او میشوند.
اما ۹ ماه قبل او چیزی پیدا کرد که باعث میشد حس بهتری پیدا کند. یک پدیده صوتی که به عنوان ضربان های دوگوشی شناخته میشوند. ضربانهای نافذ و شگفتانگیزی که گاهی در موسیقیهای آرامش بخش به وجود میآیند و به نظر میرسد عمق مغز را تحریک میکنند.
وقتی تریمبرگر برای اولین بار با ضربانهای دوگوشی آشنا شد، شروع به جستجو و پیدا کردن نسخههای ضبط شده رایگان آنلاین این سبک موسیقیها کرد. با این تفکر پیش رفت که این موسیقیها نمیتوانند به او آسیبی برسانند و تجربه او بسیار بهتر از چیزی بود که انتظار داشت.
پس از ۱۰ دقیقه، او به اندازهای آرام شد که بتواند دردش را تحمل کند.
او شبهای بعد هم به این موسیقیها گوش داد. تریمبرگر میگوید، یک ماه بعد از گوش دادن به ضربان های دوگوشی، چیزی شبیه معجزه اتفاق افتاده بود. او میگوید: «من شادتر بودم، آرامتر بودم و درد کمتری داشتم. ضربانهای دوگوشی یکی از بهترین چیزهایی است که برای من اتفاق افتاد».
توهم در ضربانهای دوگوشی
در حالی که میتوان به راحتی ضربانهای دوگوشی را به عنوان ترفندی برای لذت دانست، علتی پشت این صداها وجود دارد که در حقیقت آنها اصلا وجود ندارند.
هاینریش ویلهلم داو در سال ۱۸۳۹ برای کشف آنچه که در پس زمینه این ضربانها وجود دارد تحقیق میکرد. ضربانهای دوگوشی که به عنوان «سرگرمی مغز» هم شناخته میشوند، بیشتر از اینکه یک درمان پزشکی مفید باشند، چیزی عجیب و غریب محسوب میشوند.
دوگوشی به معنی مرتبط بودن با هر دو گوش است. هنگامی که آهنگی را با فرکانس های متفاوت در گوش چپ و راست خود پخش کنید، به عنوان مثال، ۲۰۰ هرتز در یک گوش و ۲۱۰ هرتز در دیگری، آنها به طور جداگانه به بخشی از مغز که مسئول جمع آوری ورودیهای شنواییاست، میروند. در آنجا، صداها با هم در فرکانس جدیدی درک میشوند. (در این مورد فرکانس ۱۰ هرتز است.)
باور این قضیه سخت است که شما چیزی را درک میکنید که در حقیقت در آنجا وجود ندارد. هیچ کس نمیتواند استدلال کند که آیا آنها وجود دارند یا خیر. دکتر اسمیت میگوید: «سوال این است که آیا آنها بر روند شناختی تاثیر میگذارند»؟
ضربانهای دوگوشی آنها چه تاثیری بر مغز میگذارند؟
بعضی افراد معتقدند که ضربانهای دوگوشی فرکانس جدیدی به مغز ارائه میدهد، موج مغزی مجبور به همگام شدن با آن میشود و به طور موثر حالت مغزی شما را تغییر میدهد.
مغز دارای پنج نوع مختلف از امواج است. به طور کلی، امواج با فرکانس پایین به حالت های «دلتا» و «تتا» مرتبط هستند و میتوانند موجب افزایش آرامش و بهبود خواب شوند. فرکانسهای بالاتر موجب تقویت امواج مغزی شما در حالت «گاما» میشوند که ممکن است باعث هشدار، متمرکز شدن یا بهتر شدن حافظه شود.
فرکانسهای متوسط به دقت شما مرتبط هستند. هنگامی که تمرکز خود را به سمت درون (همانند مدیتیشن) هدایت میکنید، مغزتان به حالت «آلفا» میرود. زمانی که توجه شما به جهان اطراف است، به حالت «بتا» تغییر میکنید.
اسمیت میگوید: «شواهد فراوانی وجود دارد که امواج مغزی با این مراحل همبستگی دارند». سازندگان ضربانهای دوگوشی معتقدند که میتوانند به مردم کمک کنند که بین این امواج حرکت کنند.
جیمز متیوز، از زمان افتتاح فروشگاه آنلاین خود در سال ۲۰۱۱ با عنوان Binaural Beats Meditation به صدها هزار نفر از مشتریان خدمت کرده است. او میگوید: «ما همچنان شاهد افزایش علاقه افراد هستیم، اما به طور فزایندهای متخصصین روانپزشکی از موسیقی برای کمک به مشتریان، سازمانهای بهداشت و سلامتی و کسب و کارها در سراسر جهان استفاده میکنند».
آیا درد با ضربانهای دوگوشی تسکین مییابد؟
رایجترین دلیل مشتریان برای استفاده از ضربانهای دوگوشی چیست؟ متیوز میگوید: «اضطراب، استرس و خواب از رایجترین دلایل هستند. همچنین بسیاری از افراد از موسیقی ما برای تسکین درد یا به عنوان جایگزین یا مکمل داروهای تجویزی استفاده میکنند». مفهوم ضربان های دوگوشی با موسیقی متفاوت نیست.
متیوز می گوید: «هزاران سال است که انسانها از موسیقی لذت میبرند. کاری که در حال انجام آن هستیم، تلاش برای ادامه این سنت است و به مردم کمک میکند تا شادی و حس خوب خود را از طریق قدرت صدا افزایش دهند».
برخی مطالعات نشان میدهند که ضربانهای دوگوشی میتوانند تاثیر مثبت داشته باشند. به عنوان مثال، مونترآل مطالعه ای بر روی ۱۵ داوطلب انجام داد که کمی مضطرب بودند. هنگامی که آنها در یک ماه حداقل ۵ بار در هر هفته به ضربانهای دوگوشی گوش دادند، اضطراب آنها کاهش پیدا کرد.
درمان وزوز گوش با هدفون
در یک مطالعه اروپایی، از ۱۵ جوان بازیکن فوتبال نخبه خواسته شد که برای ۸ هفته در طول خواب به ضربانهای دوگوشی گوش دهند. آنها قسم میخورند که بهتر میخوابند.
هنگامی که محققان در ریچموند ویرجینیا، از ۳۶ فرد بزرگسال مبتلا به درد مزمن خواستند که هر روز به مدت ۲۰ دقیقه و برای ۲ هفته به ضربانهای دوگوشی گوش دهند، احساس درد آنها تا ۷۷ درصد کاهش پیدا کرد.
شواهدی وجود دارد که میگوید ضربانهای دوگوشی میتواند اثراتی بیش از سلامت روانی داشته باشد. برخی از دادهها نشان میدهند که این موسیقی در مدیریت وزوز گوش موثر است. هنوز هیچ کس متقاعد نشده است که ضربانهای دوگوشی یک نوش دارو هستند.
آیا ضربانها ادامه دارد؟
سگلی میگوید ضربانهای دوگوشی به عنوان یک مکانیزم زیست شناسی مدرن به بازار عرضه میشوند و تا زمانی که حس نکند گوش دادن به آنها آسیبی میرساند، اشاره میکند که مزایای واضحی دارند.
سگلی می گوید: «ممکن است ضربانهای دوگوشی برای مراقبه و آرامش مفید باشند، اما بیان این مساله که گوش دادن به این صداها موجب ایجاد امواج مغزی در فرد میشود تا با فرکانس آهنگ سازگار شود، چالش برانگیز است».
موسیقیها مسیر مشخصی را در مغز طی میکنند. سگلی میگوید در هیچ تحقیقی اثبات نشده است که ضربانهای دوگوشی بیشتر ازموسیقیهای آرامبخش این مسیر را تحت تاثیر قرار میدهند.
او اضافه میکند: «احتمالا گوش دادن به موسیقی آرام بخش در زندگی پرمشغله ما، سبب کاهش استرس و اضطراب میشود، اما به سختی میتوان گفت که این موسیقیها میتوانند تمرکز، توجه یا اعتماد به نفس را افزایش دهند. من فکر میکنم که گوش دادن به موسیقی آسانسور، موسیقی کلاسیک و موسیقیهایی مانند Enya به احتمال زیاد به این مزایا منجر میشوند».
سال گذشته، اسمیت و یکی از دانشجوهایش، لین کامرون، تاثیر ضربانهای دوگوشی را بر حافظه بلند مدت بررسی کردند. اولین، دومین و سومین آزمایش نشان دادند که گوش دادن به ضربانهای دوگوشی، هیچ تاثیر قابل اندازه گیری ندارد.
اما در آزمایش نهایی که شرکت کنندگان را با EEG (الکتروانسفالوگرام) نظارت میکردند، چیز جالبی را متوجه شدند.
هنگامی که شرکت کنندگان به ضربانهای دوگوشی گوش میدادند، فعالیت عصبی آنها تغییر کرد. اسمیت میگوید: «به نظر میرسد که ضربانهای دوگوشی در طول مطالعه چگونگی پردازش دادهها در مغز شرکت کننده را تغییر میدهد، اما لزوما آن را بهتر نمیکند».
به عبارت دیگر، ضربانهای دوگوشی چیزی را به مغز میرسانند، اما دقیقا چه چیزی، هنوز مشخص نیست.
اسمیت میگوید: «اگر کسی ضربانهای دوگوشی را امتحان میکند و نتیجه مورد انتظار او برآورده میشود، ممکن است آنها تغییراتی به وجود آورند که برای او جواب میدهد؛ اما در مورد اینکه چرا برای برخی افراد جواب میدهد و برای برخی دیگر خیر، ما هیچ پاسخی نداریم».
آیا از ضربانهای دوگوشی استفاده کنیم؟
اسمیت میگوید: «اگر هزینهای بابت آن پرداخت نمیکنید، آنها ضرری ندارند».
سگلی با او موافق است و میگوید: «من فکر میکنم زمان گذاشتن برای استراحت در طول زندگی پر مشغله ما و اختصاص زمانی برای مدیتیشن و گوش دادن به موسیقی مفید باشد. احتمالا استفاده از ضربانهای دوگوشی در طول یوگا یا مدیتیشن مناسب است، اما انتظار ندارم که آنها برای شما نتایج عالی در یک آزمون را به همراه داشته باشند».
تریمبرگر می گوید که اکنون به طور قاطعانه هر روز حدود ۲۰ دقیقه به ضربانهای دوگوشی گوش میدهد. او توانسته است داروهای نورالژی عصب سه قلو را قطع کند. همچنین حملاتی که تقریبا یکبار در ماه تحمل میکرد، ناپدید شدهاند.
او میگوید: «ضربانهای دوگوشی طوری زندگی من را تغییر دادند که حتی نمیتوانم آن را توضیح دهم. شبها بهتر میخوابم. درد کمتری دارم. احساس تنش و اضطراب کمتری دارم. تقریبا تمام جنبههای زندگی من بهتر شده است».