استراتژی سکوت؛ ۹ موقعیتی که در آنها باید جلوی زبانتان را بگیرید
مثبت زندگی: شکی نیست مهم است که بدانیم چه حرفی باید بزنیم، اما مهمتر از آن این است که بدانیم چه وقتهایی باید جلوی زبان مان را بگیریم و سکوت کنیم. بار دیگری که احساس کردید باید جواب کسی را بدهید، به خصوص اگر عصبانی بودید، این جمله مولانا را به خاطر بیاورید که: «هر چه بیشتر سکوت کنی، بیشتر می توانی بشنوی.» زمانی که لازم است سکوت کنید، برخلاف صحبت کردن، بیشتر و بهتر گوش کردن هیچ تنشی ایجاد نمیکند.
در ادامه میخواهیم ببینیم در چه مواقعی باید از حرف زدن خودداری کرد و چطور باید در چنین شرایطی ساکت بمانیم. این شما و این استرانژی سکوت.
۱- اگر کسی را عصبانی میکند
در یک مشاجره، سکوت کردن به شما کمک خواهد کرد که خوب گوش دهید و متوجه خواهید شد که طرف بحث تان در نهایت خودش از صحبت کردن خسته خواهد شد. مواقعی که لازم است بر خلاف میلتان به شخص یا حادثهای واکنش نشان دهید، ۵ ثانیه به خود فرصت دهید تا قبل از اظهار نظر، افکار خود را جمع کنید.
شما میتوانید به جای مخالفت کردن، روش تأیید را امتحان کنید. مثلاً اگر کسی به شما بگوید که امروز موهایش خیلی بد شده و شما هم با او موافق هستید، نباید دروغ بگویید. شما میتوانید با گفتن چیزی در مورد اینکه درست کردن موها در چنین آب و هوایی خیلی سخت است، به او جواب دهید. ابراز همدلی از هر گونه کشمکشی جلوگیری خواهد کرد.
۲- اگر شما را عصبانیتر میکند
بیشتر از آنچه فکرش را کنید برآشفته اید و عصبانیت هم هنوز مشکل را حل نکرده. شاید حق داشته باشید که عصبانی باشید، اما تلاش برای صحبت کردن با چنین حالی فقط شخص مقابل را عصبانی خواهد کرد و یک چرخه خشم به وجود خواهد آورد. وقتی گفتگو بی فایده است، بهتر است سکوت کنید.
این مسأله در مورد مواقعی هم صدق میکند که سعی دارید با کسی صحبت کنید که یا حرفهای شما را متوجه نمیشود یا مایل به متوجه شدن نیست. شما هیچ چیز جدیدی به این شخص یاد نخواهید داد و او در نهایت به این نتیجه نخواهد رسید که حق با شما است. انرژی خود را برای گفتگوهای به درد بخور نگه دارید.
۳- اگر می خواهید اشتباه دیگران را اصلاح کنید
حتی اگر فقط قصد کمک داشته باشید، دیگر نباید اشتباه کسی را اصلاح کنید، به خصوص اگر آن ها را خیلی خوب نمیشناسید. اگر بگذارید اشتباهها همانطور که هستند بمانند بهتر است تا اینکه از آن دست آدمهایی به نظر برسید که خود را عقل کل میدانند.
۴- اگر باعث دلخوری کسی میشود
شاید فکر کنید که هیچکس برای اینکه به عمد کسی را ناراحت کند چیزی را نمیگوید، اما این تصور درست نیست. ما معمولاً بدون آنکه حتی متوجه باشیم، این کار را برای قدرت نمایی یا از سر حسادت انجام می دهیم. این کار اغلب نوعی طعنه زدن تلقی میشود، اما این هم چیزی از ناراحت کننده بودن آن کم نمیکند. سکوت محکمترین پاسخ است و تصور بهتری از شما ایجاد میکند تا اینکه تلاش کنید با طعنه زدن آدم جالبی به نظر برسید.
۵- اگر حرف می زنید که فقط حرفی زده باشید
اولین قانون صحبت کردن این است که فقط برای اینکه حرفی زده باشید حرف نزنید. اگر حرفهایتان ربطی به موقعیت فعلی ندارد، میتوانید آن ها را برای زمان دیگری نگه دارید. شاید در مدرسه یا محل کار با چنین رفتاری مواجه شده باشید. مثلاً وقتی جلسه کاری تقریباً به انتها رسیده، یک نفر از سر چاپلوسی یا هیجان افراطی یک سؤال نامربوط میپرسد. همه از چنین آدم هایی بدشان میآید. شما از این دست نباشید.
۶- اگر پای کس دیگری را به بحث میکشد
اطلاع از رازهای دوست تان شما را به او نزدیکتر می کند، مگر اینکه این رازها را با نفر سومی در میان بگذارید. نگه داشتن بعضی اطلاعات پیش خود میتواند کار سختی باشد. با این حال، شما نباید این اشتباه را در مورد خودتان مرتکب شوید. اگر این کار حس غیبت کردن را دارد، احتمالاً واقعاً همینطور است و شما باید جلوی زبانتان را بگیرید. به علاوه، اگر همان اول به آن نفر سوم بگویید که نباید این حرف را با کس دیگری در میان بگذارد، بار سنگینی از زیاد از حد دانستن بر دوش او میگذارید که این هم کار درستی نیست و نباید آن را انجام دهید.
۷- اگر کسی سعی دارد به شما زور بگوید
اگر خودتان هم یک زورگو نیستید، سعی نکنید با چنین آدمهایی صحبت کنید. زورگوها از حرف های درشتی که بارشان میکنید به نفع خود استفاده میکنند و هر چه بگویید بیشتر مورد زورگویی قرار خواهید گرفت. اما آنها نمی توانند ساکت بمانند. شما میتوانید از سکوت تان به نفع خودتان استفاده کنید و به این ترتیب با متانت خود تلاشهای آنها را بی نتیجه بگذارید. شاید بخواهید که با حرف زدن، رفتار درست را به آنها یاد بدهید، اما این کار بی فایده است. به فکر سلامت روانی خودتان باشید و از سرو کله زدن با زورگوها خودداری کنید.
۸- اگر کسی قهر کرده
قهر و امتناع از صحبت یکی از قدیمیترین روشهای تنبیه روانی محسوب میشود. درک علت قهر بسیار مهم است. در خصوص کسانی که از مشکلات ارتباطی رنج میبرند، از این روش میتوان برای حل مشکل استفاده کرد. اما این روش در دستان یک آزارگر روانی، به خصوص در روابط نزدیک، میتواند به یک اسلحه خطرناک تبدیل شود.
تحقیقات نشان داده قهر و امتناع از صحبت بخشی از مغز را تحریک میکند که درد فیزیکی را تشخیص میدهد. بنابراین قهر درواقع درد آور و آسیب زننده است. بعد از اینکه تلاش کردید درمورد مشکلاتتان صحبت کنید و شخصی که قهر کرده را دعوت به صلح کردید، قهر دیگر باید تمام شود. اگر قهر ادامه پیدا کند، شما هم باید فارغ از اینکه این کار تا چه حد میتواند درد آور باشد، به آن شخص بی اعتنایی کنید. این رفتار منفعلانه پرخاشگرانه را با صحبت یک طرفه نمیتوان حل کرد. شما باید آن شخص را از توجهی که به دنبالش هست محروم کنید و کلمه ای با او صحبت نکنید.
اگر نمی توانید از مشورت باهم بهره ببرید، به خودتان کمک کنید و به این رابطه ی سمی پایان دهید.
۹- اگر احساسات کسی را جریحهدار میکند
بسیار مهم است که از اظهار نظر درباره حقایق اجتناب ناپذیری که در مورد دیگران وجود دارد پرهیز کنید. با توجه به اینکه هر کسی را چیز خاصی میرنجاند، هیچ راهی وجود ندارد که بدانید حرفهای شما تا چه حد به دیگران صدمه خواهد زد. ساده است؛ اگر حرف خوبی برای گفتن ندارید، اصلاً چیزی نگویید. دست گذاشتن روی یک زخم را میتوانید امتیازی به نفع خودتان تلقی کنید اما آیا واقعاً این چیزی است که به دنبالش هستید؟ همیشه آینده روابطتان با آشناهایتان را در نظر داشته باشید و به جای حرف زدن یک نفس عمیق بکشید.