مثبت زندگی: میگویند پشت مردان موفق، به زنان گرم بوده که موفق شدهاند. این گفته آنقدر قوی و معتبر است که حتی به ضرب المثلها هم راه پیدا کرده. «پشت هر مرد موفقی یک زن ایستاده است…»
موضوع کتاب «حسن پوست باقالیخور» هم همین است. مردی که از دار دنیا هیچ ندارد و خوراکش پوست باقالی است و در خیابان و خرابههای شهر میخوابد، به یکباره از دولت همسرش ثروتی برابر پادشاه شهر پیدا میکند. مثبت زندگی در این مقاله کتابی را به شما معرفی ميکند مختص کودک و نوجوان. کتابی که رنگ و بوی افسانهها و فولکورهای بغداد را دارد.
درباره کتاب
در روزگاران قدیم پسری در یکی از شهرهای عراق زندگی میکرد که اسمش حسن بود. حسن کار نداشت. تنها و بیکس و فقیر بود. گرسنهاش که میشد پیش باقالی فروش میرفت و پوست باقالیها را از روی زمین جمع میکرد و میخورد.
در همان شهری که حسن زندگی میکرد، حاکمی بر مردم حکوت داشت که بسیار بیخرد بود. این حاکم سه دختر داشت. روزی حاکم بیخرد تصمیم گرفت دخترانش را امتحان کند. برای همین از هر سه دخترش پرسید: «ببینم دخترم! در زندگی عقل و هوش مهمتر است یا مال و ثروت؟»
دختر بزرگ و دختر وسطی حاکم در جواب پدرشان گفتند: معلوم است پدرجان! همین مال و ثروتی که شما دارید مهمتر است.»
دختر کوچک اما در جواب پدرش گفت: «خب، عقل و هوش مهمتر است پدرجان.»حاکم از این جواب حسابی ناراحت شد و با خودش گفت: کاری میکنم که از حرفت پشیمان شوی. بعد وزیرش را صدا زد و گقت: برو بدبختترین و فقیرترین مرد شهر را پیدا کن.
وزیر میگردد و میچرخد اما بدبختتر از حسن هیچکس را پیدا نمیکند.
حاکم که قصد کرده دختر کوچکش را تنیبه کند، او را به عقد حسن پوست باقالی خور در میآورد تا بداند پول و مال و منال مهمتر است… دختر با حسن از قصر خارج میشود و …
مخاطب خاص کتاب
در شناسه حسن پوست باقالیخور نوشته که این کتاب مختص گروه سنی ب و ج است. یعنی دانشآموزان کلاس اول تا ششم. داستان ریشه در افسانههای قدیمی بغداد دارد و در روزگاری میگذرد که حاکمی بیخرد بر بغداد حکومت میکرد. اگر کودک و نوجوانی دارید که از خواندن قصههای قهرمانمحور لذت میبرد، حسن پوست باقالیخور را برایش تهیه کنید.
بخشی از کتاب:
دختر حاکم گفت: «خب! خانهات کجاست که برویم؟»
حسن خجالتزده گفت: «من خانه ندارم.»
دختر با تعجب گفت: «وا…پس شبها کجا میخوابی؟»