ده فیلم جذاب، پرتنش و تراژیک برای علاقهمندان سریال «چرنوبیل»
مثبت زندگی: مینیسریال «چرنوبیل» (Chernobyl) که اخیراً توسط شبکه HBO منتشر شد موفقیتی بزرگ از هر جنبه بود که هیچ کس انتظارش را نداشت. بازگویی سریالی داستان فاجعه انفجار نیروگاه هستهای چرنوبیل در ۲۶ آوریل ۱۹۸۶ در حال حاضر بالاترین نمره را در میان سریالهای تاریخ تلویزیون در سایت سینمایی معتبر IMDb دریافت کرده است. این سریال در سراسر جهان مورد توجه قرار گرفته و بسیاری آن را بهترین سریال تمام دوران میدانند.
البته برخی نیز دقت تاریخی این داستان و نبود شخصیتپردازی سریال «چرنوبیل» را به نقد کشیدهاند. با این وجود، اکثر تماشاگران و منتقدان گفتهاند که تحت تاثیر فضای ترسناک و گیرای سریال و بازیهای قوی بازیگران آن در کنار موضوع هولناک ماجرا قرار گرفتهاند. اگر این سریال را دیده و از آن خوشتان آمده، بدون شک از تماشای فیلم هایی که در ادامه مطلب به شما معرفی خواهند شد نیز لذت خواهید برد. همراه ما باشید.
۱-شهروند مجهول (۱۹۹۵)
این بار نیز یکی دیگر از ساختههای شبکه HBO و یکی از بهترین فیلمهای تلویزیون تمام دوران. فیلم تلویزیونی «شهروند مجهول» (Citizen X) به تلاشهای مقامات اتحاد جماهیر شوروی برای دستگیری یک قاتل سریالی به نام آندری چیکاتیلو با لقب «قصاب روستوف» میپردازد. چیکاتیلو یک قاتل سریالی بود که بین سال های ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۰ بیش از ۵۲ زن و کودک را در روسیه، اوکراین و ازبکستان، پس از تجاوز به قتل رسانده و تکه تکه کرد. این فیلم فصلی دیگر از بوروکراسی فلج کننده و فاسد اتحاد جماهیر شوروی را به تصویر میکشد. در فیلم میبینیم که دولت به هیچ عنوان به این فجایع اشارهای نکرده و سعی می کند به تصویر «همه در شوروی خوشحال هستند و هیچکس در کشور مشکلی ندارد» ادامه داده و همزمان مشکل را نادیده بگیرد
کریگ مازین، سازنده سریال چرنوبیل، در مصاحبه های خود به «شهروند مجهول» و تاثیر آن بر سریال خود نیز صحبت کرده است. اینکه در این فیلم نیز گروهی از مردان سعی دارند تحت بوروکراسی پیچیده اتحاد جماهیر شوروی چیکاتیلو را دستگیر کنند فضایی بسیار شبیه سریال «چرنوبیل» دارد. نقش یکی از این مردان را دونالد ساترلند بازی میکند که به خاطر آن برنده جایزه گرمی و گلدن گلوب نیز شد. شخصیت ساترلند به نحوی شبیه شخصیت بوریس شربینا (استلان اسکارشگارد) در سریال «چرنوبیل» است. «شهروند مجهول» یک فیلم قوی و موثر دیگر است که نشان میدهد ذهنیت «حفظ ظاهر» و سعی در سرپوش گذاشتن بر واقعیت تنها باعث بیشتر شدن مشکلات میشود.
۲- سرزمین فراموشی (۲۰۱۱)
هر چند در داستان چیز زیادی از خود حادثه نمیبینیم اما «سرزمین فراموشی» بیشتر روی مردم و ارتباط آنها با سرزمین شان و احساسی کن در مورد محل زندگی خود دارند تمرکز دارد و این همان چیزی است که تماشای این فیلم را به تجربه ای دردناک تبدیل میسازد. همچنین باید به سرنوشت شخصیت آنیا با بازی بی نقص اولگا کوریلنکو اشاره کرد که خود را بین رفتن و ماندن گرفتار میبیند. معمولاً پروژه های مرتبط با ماجرای چرنوبیل روی خود حادثه تمرکز کردهاند اما «سرزمین فراموشی» بهترین گزینه برای کسانی است که میخواهند شاهد درد انسانی و ترومای ناشی از اینگونه حوادث باشند.
۳- فروپاشی (۱۹۹۰)
فیلم «فروپاشی» (Raspad) دومین فیلم ساخته شده در دوران اتحاد جماهیر شوروی و شاید اولین فیلم روسی در مورد فاجعه چرنوبیل و عواقب آن است که توسط میخائیل بلیکوف ساخته شده است. عنوان فیلم نه تنها نمایانگر خود فاجعه چرنوبیل است بلکه به فضا و بن مایه کلی سریال نیز اشاره دارد: از هم پاشیدن روابط انسانی، شخصی و عمومی و شاید فروپاشی کل اتحاد جماهیر شوروی. این فیلم داستان چند شخصیت در مسیرشان به سمت نیروگاه هستهای چرنوبیل را روایت کرده و فضایی پرآشوب و به هم ریخته دارد، درست مانند شرایطی که اتحاد جماهیر شوروی در آن دوران داشت.
۴- بیا و بنگر (۱۹۸۵)
این فیلم آخرین ساخته الم کلیموف پس از ساخت فیلمهای دیدنی «رنج» (Agony) و «وداع» (Farewell) و در مورد گروهی از نیروهای نازی آلمانی است که بلاروس را اشغال کردهاند. همزمان یک نوجوان بلاروسی به گروههای مقاومت میپیوندد و عواقب دردناک جنگ به دنبال میآیند. «بیا و بنگر» شباهتی به فیلمهای دیگری ندارد که تاکنون دیدهاید و باید آن را شاهکار فیلمسازی در دوران اتحاد جماهیر شوروی دانست. فرانسوا تروفو گفته است که امکان ندارد بتوان یک فیلم ضد جنگ ساخت زیرا تمام فیلمهای جنگی با انرژی و حس ماجراجویی شان در نهایت باعث میشوند که نبرد چیزی جذاب به نظر برسد. شاید اگر تروفو زنده میماند و «بیا و بنگر» را میدید نظرش را در مورد فیلمهای جنگی عوض م کرد. «بیا و بنگر» فیلمی است که نباید از دست داد و در حالی که این فیلم در دهههای اخیر بیش از گذشته در خارج از روسیه مورد توجه قرار گرفته اما باید از فیلم «عروج» (The Ascent) ساخته لاریسا شپیتکو، همسر کلیموف- نیز نام برد که در نوع خود شاهکاری دیگر اما کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
۵- سیلکوود (۱۹۸۳)
فیلم «سیلکوود» (Silkwood) بر اساس زندگی یک تکنیسین شیمیایی و عضو اتحادیه کارگری آمریکایی که به خاطر تلاشهایش برای توجه به مکانیزمهای مرتبط با سلامت و امنیت پرسنل در نیروگاههای هستهای شناخته میشود ساخته شد. او در نهایت در اثر یک تصادف رانندگی و پر از ابهام کشته شد. در فیلم، نقش این زن را مریل استریپ بازی میکند که آن را باید حقیقتاً یکی از بهترین نقش آفرینیهای او دانست. کارن سیلکوود یک مادر، یک دوست، یک نامزد و یک کارگر ماهر و بی نقص در مرکز تولید سوخت مر-مک گی شیمارون است
از آنجایی که او فکر میکند فعالیتهای کمپانی مذکور به سلامت کارگران صدمه وارد میکند وارد عرصه فعالیتهای حزبی کارگری شده و بدین باور میرسد که مدیران مرکز گزارشهای ایمنی نادرست و دروغینی ارائه داده و سعی دارند بخشی از معضلات فضای کار را پنهان کنند. در کنار فیلمهای «ارین بروکوویچ» (Erin Brokovich) و «نورما رَی» (Norma Rae)، «سیلکوود» یکی از بهترین فیلم های دارای اینگونه فضای داستانی است. به عنوان یک فیلم مهم و قابل توجه، «سیلکوود» طمع و زیاده خواهی کمپانیهای بزرگ، شهامت ایستادن در مقابل قدرتهای بزرگ و تاکید بر خطرات تشعشعات هستهای را به تصویر میکشد. مایک نیکولز و نورا افرون، به عنوان سازندگان فیلم، موفق شدهاند تصویری واقعی، منصفانه و قابل باور از زندگی واقعی یک فرد عادی در این فیلم ارائه دهند و بازیگران فوق العاده فیلم نیز به ما کمک میکنند که هر گونه اشتباه و نقص جزئی را نادیده بگیریم.
۶- کی ۱۹: ویدومیکر (۲۰۰۲)
فیلمی دیگر در مورد فاجعه ای در دوران اتحاد جماهیر شوروی. اتحاد جماهیر شوروی ساخت اولین زیردریایی مجهز به موشک بالستیک خود را در سال ۱۹۵۸ آغاز کرده و نام آن را K-19 گذاشت. این زیردریایی یکی از اولین دو نمونه زیردریایی این کشور در کلاس Project 658، اولین نسل از زیردریاییهای مجهز به موشکهای بالستیک هستهای بود. این زیردریایی با عجله و برای پاسخ به پیشرفتهای ایالات متحده در زمینه زیردریاییهای هستهای و در جریان مسابقه تسلیحاتی بین دو کشور ساخته شد. قبل از به آب انداخته شدن، ۱۰ کارگر و یک ملوانی که در زیردریایی کار میکردند به خاطر حوادث و آتش سوزیهای مرتبط با آن کشته شدند. فیلم «کی ۱۹: ویدومیکر» (K-19: The Widowmaker) که یکی از فیلمهای کمتر مورد توجه قرار گرفته کاترین بیگلو است به نواقص این زیردریایی در اولین سفر دریایی خود و تلاش خدمه برای نجات آن و جلوگیری از یک فاجعه هستهای میپردازد.
۷- رشتهها (۱۹۸۴)
«رشتهها» که یکی از تحسین شدهترین فیلمهای تلویزیونی تاریخ سینماست رویکردی مستند گونه به رنجهای روزانه و بی پایانی که یک جنگ هستهای برای مردم عادی خواهد داشت در پیش میگیرد. این سبک روایی باعث واقع بینی و قابل قبول بودن فضای فیلم شده که سکانسهای قبل از حمله بسیار واقعی و تاثیرگذار و خود حمله نیز شوک کننده است و در ادامه تمام فیلم ماندگار و البته با تاثیری ترسناک میشود. این فیلم نامزد دریافت ۷ جایزه بفتا شده و سازندگان آن برای ساختش از چندین منبع تحقیقاتی کمک گرفتند. تماشای «رشتهها» می تواند برای شما با کابوسهای شبانه همراه باشد اما این فیلم بدون شک فیلمی فراموش نشدنی است که ارزش تماشا کردن را دارد.
۸- دفاع از سرزمین (۱۹۸۶)
فیلم در مورد سرپوش گذاشتن بر سقوط یک بمب افکن هستهای در یک پایگاه هوایی ایالات متحده در بریتانیا و اتفاقات متعاقب آن است. یکی از اعضای پارلمان بریتانیا که میخواهد این موضوع را علنی سازد به دلایلی دیگر خود را در مرکز توجه رسانهها دیده و عقب میکشد اما دو گزارشگر به بررسی ماجرا ادامه میدهند. یکی از این شخصیتها با بازی گابریل بیرن اسناد مربوط به سقوط بمب افکن هستهای را یافته و مامورین دولت سعی میکنند مانع از افشای این اسناد توسط او شوند. «دفاع از سرزمین» یکی دیگر از فیلمهایی است که در مورد مخفی کردن حوادث هستهای توسط دولتها ساخته شده اما متاسفانه توجهی که باید را دریافت نکرد. بدون شک کسانی که به سریال «چرنوبیل» علاقه دارند از تماشای این تریلر سیاسی کلاسیک نیز لذت خواهند برد
۹- دیپ واتر هرایزن (۲۰۱۶)
این فیلم بر اساس یک فاجعه صنعتی که در ۲۰ آوریل ۲۰۱۰ در خلیج مکزیک در یکی از دکلهای نفتی کمپانی بریتیش پترولیوم آغاز شد ساخته شده که آن را بزرگترین نشت نفت به دریا در تاریخ صنعت استخراج نفت میدانند. این فیلم به خاطر دقت تاریخیاش مورد توجه قرار گرفته و بسیاری نقش آن را در خشم عمومی علیه کمپانی بریتیش پترولیوم موثر میدانند. برخی دیگر نیز آن را به خاطر «ساده سازی سرزنش عاملان» مورد انتقاد قرار داده و کمپانی بریتیش پترولیوم نیز همانطور که انتظار میرفت این فیلم را محکوم کرده و آن را نمایشی واقعی و درست از ماجرا و این کمپانی نمیداند. اگر چه «دیپ واتر هرایزن» در باکس آفیس عملکرد خوبی نداشت اما باید آن را فیلمی قوی با کار تکنیکی بسیار موثر دانست که در دو بخش نیز نامزد دریافت جایزه اسکار شد. این فیلم را باید فیلمی تکان دهنده و پرتنش دانست که به توجه بسیار بیشتری نیاز داشت.
۱۰- سندرم چین (۱۹۷۹)
. این فیلم به خاطر جلب توجه عموم به اتفاقات ممکن و مخفی کارهایی که در این صنعت رخ میداد مورد توجه قرار گرفته و آغازگر موجی از فیلم ها در دهه ۱۹۸۰ در مورد بمبهای اتمی و جنگهای هستهای شد. اگر چه «سندرم چین» در یک طیف ایدیولوژیکی بسیار متفاوت از سریال «چرنوبیل» قرار دارد اما در این فیلم نیز پای سازمانهایی بزرگ که قصد سرپوش گذاشتن بر اشتباهات فاجعه بار خود به بهانه کاهش هزینهها دارند به میان آورده میشود. در واقع همین موضوع بود که مایکل داگلاس را پس از خواندن فیلم نامه جذب کرده و باعث شد او آن را با فیلم «پرواز بر فراز آشیانه فاخته» (One Flew Over the Cuckoo’s Nest) که تهیه کنندگیاش را بر عهده داشت و داستان یک مرد در برابر یک سازمان قدرتمند بود مقایسه کند.