این کارها زندگی مشترک را کسلکننده میکنند
مثبت زندگي: در آغاز ازدواج، شاید آنقدر همهچیز جدید و هیجانانگیز است که نگهداشتن هیجان و شور یک رابطه، کار دشواری نباشد. در این زمان ناراحتیهای کوچکی وجود دارد که اغلب به سادگی حل میشود. اما این وضعیت در تعداد کمی از ازدواجها دوام دارد و به تدريج شور رابطه کاهش پیدا میکند و خستگی بیشتری به جان رابطه دست میاندازد. البته این اتفاق هم به این معنا نیست که فاتحه رابطه خوانده شده باشد بلكه با صرف وقت و انرژی بیشتر، میتوان دوباره زندگي پرشور را تجربه کرد.
در اینجا به ۲۱ عاملی که در بسیاری از ازدواجها باعث دوری و کاهش اشتیاق طرفین میشود به اختصار میپردازیم:
۱. سوال پرسیدن از شریکتان را متوقف کردهاید
ما فکر میکنیم بعد از ۵ سال زندگی مشترک تمام ابعاد شخصیتی همسرمان را میشناسیم، اما این یک طرز تفکر اشتباه است. درباره مسائلی که ذهن شما را درگیر میکند سوال کنید و یکدیگر را بیشتر بشناسید.
۲. رابطهتان دستخوش تغییر شده، اما انتظاراتتان خیر
وقتی یک رابطه را آغاز میکنید انتظاراتی دارید که باید به تدریج تغییر کند و مطابق با شرایط یک رابطه شود.
۳. یکدیگر را غافلگیر نمیکنید
هدیههای کوچک و توجهی که به یکدیگر میکنیم، رابطه را رشد میدهد. هر یک از طرفین در یک رابطه باید فکر کنند که گاهی کارهایی را انجام دهند که دیگری را به شوق آورد.
۴. زبان عاطفی یکدیگر را نمیشناسید
برخی افراد با صبحت کردن، برخی با گرفتن هدیه و برخی دیگر با محبت خوشحال میشوند و از این حیث باید زبان عاطفی شریک خود را بشناسیم.
5. فانتزیهای فیلمها را بیش از حد باور کردهاید
زندگی واقعی مانند زوجهای فیلمهای کمدی پیش نمیرود و اگر انتظارات غلطی داشته باشید، احتمالاً از ازدواجتان ناامید میشوید.
6. به روزمرگی افتادهاید
یک ریتم يكنواخت در هفته و اتفاقات تکراری شما را خسته میکند و بهتر است برای تغییر در حال خود، برای کارهای هیجانانگیز در طول هفته برنامه بریزید.
7. برای رابطه خود هدف تعیین نکردهاید
حرکت به سمت یک هدف مشترک، خوشحالی و آرامش را به ارمغان میآورد. حتی اگر به چیزی دست پیدا نکنیم، همین حرکت مشترک بسیار لذتبخش است.
8. آنقدر که لازم است زندگی خود را با شریکتان به اشتراک نمیگذارید
یا حوصله ندارید و یا فکر میکنید برای او مهم نیست. به هر علتی که باشد این یخ را بشکنید و از زندگی روزمره خود بگویید و از او بشنوید.
9. زیاد از حد کنار هم بودهاید
وقتی زیاد از حد کنار هم باشید و حرفهای یکدیگر را بدانید خسته میشوید. گاهی اوقات زمانی را برای خودتان صرف کنید. براي خودتان كتاب بخوانيد، به تنهايي يا با دوستانتان فيلم ببينيد، سفرهاي كوتاه مدت برويد و اجازه دهيد دلتان براي هم تنگ شود!
10. فکر میکنید همیشه همه چیز باید تازه باشد
بیش از حد از یک رابطه انتظار نداشته باشيد. اینکه با زمان همه چیز مانند روز اول نباشد اتفاقی کاملا طبیعی است.
11. کارهای شریک زندگیتان برای شما عادی شده است و از او قدردانی نمیکنید
کارهای او را جزو وظايفش میدانید و او از این اتفاق به طور قطع خسته میشود.
12. بیش از حد درگیر تکنولوژی هستید
زمانی که برای تکنولوژی میگذارید را مدیریت کنید تا فرصت خودتان را صرفاً به گشتوگذار در تکنولوژی نگذرانید و روابط خود را هم مدیریت کنید.
13. فقط زمان خود را به عنوان خانواده (با فرزندان و …) میگذرانید
تمام وقتتان و موضوع صحبتتان و اهدافتان حول محور فرزندان ميگذرد و از گذران زمان به عنوان «یک زوج» غافل شدهاید.
14. سندروم لانه خالی دارید
افراد بعد از اینکه فرزندانشان بزرگ شدند و به سوی خودشان رفتند، بعد از سالها دوباره با هم تنها میشوند و احساس میکنند حالا ديگر هیچ حرفی با یکدیگر ندارند. به جای اینکه از این شرایط احساس بدی داشته باشید از آن برای بازسازی روابط خودتان استفاده کنید و روابط، سفرها و رفتوآمدهای دو نفره را بیشتر کنید.
15. محافل اجتماعی را حذف کردید
گروههای دوستی خود را حفظ نکردید و احساس تنهایی و کمبود روابط گذشته را دارید. برای برقراری مجدد روابط خود تلاش کنید.
16. برای رابطه خود، انرژی نمیگذارید
هرچه از شروع یک رابطه زمان بگذرد، نیاز بیشتری به مراقبت وجود دارد. برای رابطه خود وقت و انرژی بگذارید.
17. با خودتان دوست نيستید
اگر ارتباطتان با خودتان مثبت نباشد و در واقع با خودتان دوست نباشيد بعید است در ارتباط با شریک زندگیتان هم به احساس رضايت و خوشبختي برسيد.