راهبردهایی برای مقابله با تنهایی (چرا من تنها هستم؟)
مطالعات اخیر توسط محققان دانشگاه هاروارد، استنفورد، کرتین و دانشگاه استرالیای غربی نشان میدهد که برای مقابله با تنهایی میتوان از راهبردهایی برای تنظیم هیجان و پذیرش تنهایی استفاده کرد. در ادامه بیشتر در این باره میآموزیم.
انواع تنهایی
قبل از اینکه به راهبردهایی برای مقابله با تنهایی بپردازیم، نیاز است اول تعریف درستی از تنهایی داشته باشیم. ما سه نوع تنهایی داریم:
تنهایی درون فردی
در تنهایی درون فردی، فرد با درون خودش احساس گمگشتگی و سردرگمی میکند. در این حالت اجزای مختلف وجود او از هم فاصله میگیرند و بخشهایی از هویت درونی او تکه تکه شده و او نسبت به این آشفتگی درونی ناآگاه است. او نتوانسته احساسها و خواستههای درونیاش را بشناسد و آنها را کشف کند. در نهایت آنها را سرکوب کرده است و به همین علت با خودش احساس غریبگی میکند و به شدت وابسته به تفکر وجود دیگران میشود. این گسستگی درونی به فرد احساس عمیق تنهایی میدهد. برای کاهش حس تنهایی درون فردی نیاز است مطالعات خودشناسی را آغاز کنیم.
تنهایی وجودی
تنهایی وجودی در ذات ما وجود دارد وهیچ گاه ما را ترک نمیکند. فقط گاهی ما با درگیریهایی که داریم، حواسمان از توجه به این ترس عمیقی که در ما وجود دارد پرت میشود. ترس از حس کردن این تنهایی. تنهایی وجودی شبیه حس کردن یک دلهرهی آنی است که حتی در خوشترین روابط صمیمانه و در بهترین خودشناسیها در خودمان ظاهر میشود. روبهرو شدن با تمام تنهاییها اضطرابآور است اما اضطراب رویارویی با تنهایی وجودی بسیار زیاد است.
درک تنهایی وجودی
تنهایی شبیه انسان نامرئی است که در کنار ما و شانه به شانهی ما همراهمان میآید. شبیه فردی است که همیشه حضور دارد ولی دیده نمیشود. فرار ما از تنهایی شبیه فرار از خودمان است شبیه به این است که بخشی از بدنمان را نپذیریم چون دیدن و لمس کردن و حس کردنش دردآور است.
زمانی که تنهایی خود را نپذیریم، زندگی ما را در تجربههایی قرار میدهد که مجبور میشویم تا حدودی با آن بخش نامرئی ارتباط برقرار کنیم . زمانی که تنهایی را به عنوان بخشی از خودمان حس کنیم، شفا شروع میشود. شفا در لغت به معنای تندرستی و بهبود از مرض است. شاید مرض تمام آن رفتارهایی است که ما را از پذیرش و رها کردن دور میکند.
زمانی که با تنهاییمان دوست میشویم در مییابیم نوع ارتباط برقرار کردنمان با آدمها تغییر میکند. وقتی از تنهاییمان فرار نمیکنیم، دیگر نیاز نداریم به آدمها پناه ببریم. حالا رابطهها رنگ و بوی خواهش و نیاز ندارد و قرار نیست آدمها شبیه توقعها و آرزوهای ما شوند.
تنهایی بین فردی
در تنهایی بین فردی، موقعیت یا اتفاق یا شرایط خاص زندگی فرد، او را از رابطه با آدمها و تعامل اجتماعی دور میکند و در این حالت به فرد احساس تنهایی دست میدهد.
حس تنهایی
احساس تنهایی به معنای تجربه احساس قطع ارتباط دردناک، کنار گذاشته شدن و انزوا بودن است، بدون اینکه کسی برای حمایت عاطفی و اجتماعی به او مراجعه کند.
این حس با تنها بودن یکسان نیست. آدم می تواند تنها باشد و احساس تنهایی نکند، و می تواند در جمع باشد و همچنان احساس تنهایی کند. افراد تنها اغلب بر این باورند که هیچکس نگرانیهایشان را درک نمیکند یا با آنها در میان نمیگذارد، که هیچکس واقعاً آنها را نمیشناسد یا حتی برای شناختن آنها اهمیتی ندارد.
تنهایی، به ویژه زمانی که مزمن باشد، با بسیاری از مشکلات سلامتی، از جمله شرایط سلامت روان (مانند اضطراب، افسردگی، بی خوابی) و شرایط سلامت جسمی (مانند سکته، بیماری قلبی، چاقی) مرتبط است. به عنوان مثال، تحقیقات نشان می دهد که تنهایی باعث افزایش درد می شود.
دلایل تنهایی به خوبی درک نشده است. در سطح اجتماعی، استفاده از رسانه های دیجیتال ممکن است افزایش تنهایی را در نوجوانان توضیح دهد. همهگیری COVID-19 همچنین به افزایش تنهایی در سراسر جهان کمک کرده است.
بسیاری از افراد تنها تمایل دارند دوست پیدا کنند اما احساس می کنند نمی توانند این کار را انجام دهند. دلایل رایجی که افراد تنها نمی توانند دوست پیدا کنند:
- اعتماد کم
- کمبود وقت
- درون گرایی
- انتخاب پذیری
- ترس از طرد شدن
- دلایل عمل گرایانه (مثلاً شرایط سلامت)
میانبرهای غلط برای رفع احساس تنهایی بینفردی
به طور خلاصه، تفاوت در نحوه تنظیم احساسات افراد ممکن است توضیح دهد که چرا برخی از آنها بیشتر از دیگران احساس تنهایی می کنند. در بررسی فوق، تنهاترین افراد تمایل بیشتری به استفاده از راهبردهای تنظیم هیجانی ناسازگار مانند:
- نسبت دادن سرزنش: مقصر دانستن خود یا دیگران به جای قبول مسئولیت یک اتفاق
- فاجعه سازی: تمرکز و تأکید بر ماهیت وحشتناک، وحشتناک و غیرقابل تحمل یک موقعیت.
- سرکوب بیانی: مخفی کردن حق الزحمه
- جلوگيری از ابراز احساسات: به عنوان مثال حفظ صورت پوکر
- کناره گیری: اجتناب از موقعیت های اجتماعی به عنوان راهی برای مقابله با احساسات ناخوشایند.
- نشخوار فکری: تمرکز بر احساسات یا افکار مربوط به رویدادهای ناخوشایند.
نتیجه
همانطور که در بالا مرور شد، تحقیقات جدید نشان میدهد که بین تنهایی و استفاده همیشگی از تکنیکهای تنظیم هیجانی ناسازگار (مانند فاجعهسازی، سرزنش خود، رد حمایت اجتماعی) رابطه وجود دارد. بنابراین تنظیم آن میتواند احساس تنهایی را کم کند.
منبع:
کتاب تکههایی از یک کل منسجم