نشانههای آدم حسود و نحوه برخورد با آن
مثبت زندگی: بعضی از آدمها، آدم های منفی هستند. بعضی از آنها حتی خودشان از تاثیر منفیای که روی آدمهای اطرافشان میگذارند، آگاه نیستند، اما بقیه از ایجاد آشفتگی، به هم زدن کارهای مردم و افسرده کردن آنها، خوشحال میشوند. این افراد حسود در خانواده، دانشگاه و محیط کار و….. وجود دارند و به هر شکلی میخواهند در کار ما یا در خانواده ما یا در زندگی شخصی ما درگیری ایجاد کنند. حتی اگر یکی از این افراد هم در زندگی ما باشد، کلی استرس میگیریم. برای اینکه زندگیمان را مدیریت کنیم تا این افراد نتوانند در آن خلل ایجاد کنند، باید تجربهها و تواناییهایمان را افزایش دهیم.
برای همه ما پیش آمده که حتی وقتی در یک جمع دوستانه یا آشنا، از شادی و یا موفقیتمان صحبت میکنیم کسانی پیدا میشوند که در ذوقمان بزنند. یا این تجربه را در دوران تحصیل داشتهایم که وقتی نمره خوبی در امتحان کسب کردهایم، آدم حسود بوده که با نفرت به ما نگاه کند و درصدد آن باشد که از برگهمان ایرادی پیدا کند تا نمرهمان را کم کنند.
حتی برخی از افراد از ناخوشی ما شاد میشوند. بهعبارتی نه چشم شادیمان را دارند، نه چشم ناخوشیمان را. بله، همیشه هم شریک، همکار و دوستان اطرافمان اخلاقهای خوب ندارند، میانشان هستند کسانی که به دیوهای پر حسد شباهت دارند که نه میشود از آنها گریخت و نه میشود صادقانه دوستی کرد. در مطلب زیر چند نکته که باعث میشود کنار آمدن با افراد حسود برایتان قابل تحملتر باشد را ذکر کردهام.
۱) پذیرش واقعیت:
اولین موردی که باید به آن توجه کرد،« پذیرش» این امر است. ما وظیفه تربیت خیلی از افراد را نداریم. نمیتوانیم به آنها توضیح دهیم که حسود هستند و باید خودشان را اصلاح کنند. از طرفی خیلی اوقات باتوجه به شرایطی که داریم، نمیتوانیم ارتباطمان را محدود یا قطع کنیم. پس «کنار آمدن» با افرادیکه این خصوصیات را دارند یا «پذیرش» این خصلت اخلاقیشان، اولین و مهمترین نکته است. پذیرفتن این امر به ما کمک میکند تا از این افراد انتظار نداشته باشیم که خالصانه نسبت به خوشحالیهای ما واکنش نشان دهند. حتی سعی میکنیم که کمتر درمورد زندگیمان با آنها صحبت کنیم.
۲)محبت کنیم:
شاید محبت جواب دهد! از قدیم میگویند آدمها با محبت رام میشوند. اگر یکی از این افراد سرراه شما قرار گرفته، به او توجه کنید. شاید از بیتوجهی بقیه، رفتارهای حسادتآمیز در او شکل گرفته و اگر از جانب شما محبت و توجهی دریافت کند، ممکن است این رفتارش را کنار گذارد. مثلا نظرش را در مورد موضوعاتی بپرسید یا از خصوصیات مثبتش بگویید. این نکته را بهخاطر داشته باشید که، حسادت زمانی شکل میگیرد که فرد خواهان چیزیست، که شما آن را دارید و او آن را ندارد. همین امر باعث میشود که او با شما بد شود. اگر به آن فرد محبت کنید، متوجه میشود که شما در نداشتناش از آن چیز، مقصر نیستید.
۳) نادیده گرفتن:
بررسی کنید و ببینید این آدمها در زندگی شما چه نقشی دارند.آیا حسادتشان به شما ضرر میزند؟ آیا جز افراد مهم زندگیتان هستند یا بهصورت موقتی با آنها مجبور به ارتباط هستید؟ اگر دقت کنیم میبینیم که اکثر این افراد جزء دوستان و روابط دست چندمی ما هستند. یعنی بود و نبودشان در زندگی ما تاثیر خاصی ندارد. این افراد در گروه بیآزارها دستهبندی میشوند. یعنی حسادتشان برای شما هیچ ضرری ندارد. پس بهترین راهکار این است که آنها را «نادیده» بگیرید.
و البته این تکنیک « نادیده گرفتن» را باید در خودتان تقویت کنید تا حسادت آنها ضرری به شما نزند. بهجای اینکه درگیر حسادت این افراد باشید، زمان خود را صرف انجام کارهای مفید و پیشرفت در زمینههای دیگری کنید.
۴) تلافی ممنوع:
«تلافی نکنید». مطمئن باشید این افراد منتظر موقعیتی هستند تا از شما نکته بدی پیدا کنند تا بیشتر از قبل پشت سرتان حرف بزنند. تلافی کردن باعث میشود شأن و شخصیت خودتان را پایین آورید و وارد بازی بچهگانهای شوید که دیگران هم در مورد شما فکر خوبی نکنند و شرایط بدتر شود. بیتفاوتی به اینگونه رفتارها بهترین جواب است اگر این رفتار زشت و زننده است، پس مراقب باشید خودتان هم نباید به آن مبتلا شوید. اگر شما به کارها و رفتارهایی که افراد حسود انجام میدهند توجهی نکنید، ممکن است مشکل به خودی خود حل شود.
۵) از ورود حسد درون خودمان جلوگیری کنیم:
در آخر اینکه بیایید اگر از رفتار یا منش کسی آزار میبینیم و آن را دوست نداریم، سعی کنیم از پرورش آن رفتار در خودمان جلوگیری کنیم. مطمئنا همه ما انسانها سرشار از اشتباه و خطا هستیم و بهترین راه برای از بین بردن رفتار و اخلاقهای اشتباه این است که اگر رفتار نامعقولی را در فردی میبینیم، مراقبت کنیم آن رفتار در خودمان رشد نکند و اگر خودمان هم آن رفتار را داریم سعی کنیم هرچه زودتر درصدد رفع آن برآییم. اگر چنین روندی را در پیش بگیریم، هم خودمان در آرامش هستیم و هم اطرافیانمان از ما راضی هستند.
۶) نقاط مثبت فرد را ببینید:
اگر با فرد حسود رابطه نزدیکی دارید، سعی کنید هربار که او را دیدید، نقاط مثبت و خوب او را یادآور شوید. مثلا اگر فرد همکار شماست، بهتر است از وی در ارتباط با تخصص و کارش راهنمایی بخواهید. این کار باعث میشود هم خودتان از آن فرد کینه نگیرید و هم محبت او را به خود جلب کنید و آن فرد متوجه شود شما دشمن او نیستید.
به نظر شما افراد موفق چگونه با افراد حسود برخورد میکنند؟
۱. تکنیک اگه جایش بودم:
از تکنیک اگه جایش بودم استفاده کنید. در این تکنیک وقتی یک فرد حسود را میبینید که چطور با یک فرد دیگر برخورد میکند، خوب دقت کنید که نفر دوم چگونه برخورد میکند و در دل خود بگویید اگه من جایش بودم فلان کار را میکردم. خوب فکر کنید که اگر جای او بودید چه کار میکردید. این رفتارها را که در یک دفتر بنویسید. بعد از چند ماه کلی تجربه بدست آوردهاید و کلی پیشرفت کردهاید. اگر آدمی بودهاید که تا با حال با بیتجربگی مورد سوء استفاده آدمهای خبیث دور و برتان واقع میشدهاید، باید بگویم که اصولا مغز انعطاف خاص خودش را دارد، طوری که میتوانید به تدریج تجربه کسب کنید و بهتر با این افراد مقابله کنید.
شما به تدریج یاد میگیرید که در مقابل هر واکنش این افراد، اتخاذ چه تکنیکی سودمندتر و عقلانیتر است. مثلا یاد میگیرید که به جای اینکه یک جمله و طعنه آنها آرامش شما را به هم بزند، نشان بدهید که عین خیالتان نیست و با نشان دادن خونسردی و یک لبخند، نشان بدهید که حمله آنها چقدر سست و بیفایده بوده است و در نهایت به جای اینکه شما دچار تنش شوید، تنش را در خود آنها ایجاد میکنید.
۲. ارتباطمان را با آنها کمتر کنیم یا قطع کنیم
هرگز تصور نکنید که قطع صحبتهای آنها، ترک کردن اتاقتان در هنگام ورود این افراد، کاری بیادبانه و گستاخانه است. اگر کسی به اتاق شما بیاید و بخواهد در نزدیک شما دو ساعت سیگار بکشد، آیا معترض او نمیشوید؟ پس چطور به این آدمها اجازه میدهید که به کارشان بدهند. میتوانید جای دیگری یا در اتاق دیگری بروید تا آنها را کمتر ببینید. اگر آدم کمرویی هستید یک تکنیک ساده برای قطع حمله آنها، قطع کردن صحبت آنها و پرسیدن این سؤال کلیدی است:
میدانم که خیلی گرفتار هستی، خودت فکر میکنی که چه راه چارهای داری و چطور میخواهی مشکلت را حل کنی؟ این طوری خیلی وقتها رشته افکار آنها قطع میشود، دست از شکوه و شکایت برمیدارند و رهایتان میکنند. مثلا اگر این فرد، یکی از همکارهای شما در یک پروژه یا محل کار باشد، میتوانید تعاملات خود را با او محدود کنید و اگر لازم باشد با واسطه کاری را به او محول کنید یا از او تحویل بگیرید.
۳. احساسات خودمان را کنترل کنیم
خشمگین شدن و فحش دادن خیلی ساده است. اما فکر میکنید که به دنبال آن، افراد بدذات چه میکنند؟ آنها دقیقا دوست دارند شما کنترل خود را از دست بدهید پس به یاد داشته باشید که همیشه در یک دعوا، فردی که کنترل خود را از دست میدهد، همیشه بازنده است. مثلا اگر یکی از همکاران شما، همیشه باعث کندی کار میشود یا کاری را خراب میکند، سعی کنید که با آرامش دلایلی قاطع برای ناکارایی او پیدا کنید و وقتی پرونده شخص تکمیل شد، اول به او تذکر دهید و بعد سعی کنید که به او حمله خونسردانهای کنید!
۴. جواب ابلهان مسلما خاموشی است!
اگر آدم روانپریشی در خیابان یقه شما را بگیرد و ادعا کند که شخصیت مهمی است، آیا وقت میگذارید و برایش دلیل و برهان میآورید که که افکارش منفی است؟! به همین صورت در محیط کار و تحصیل هم، سعی در ایجاد تغییر بعضیها غیرمنطقی است. شما ممکن است آدم کاملگرایی باشید و با تصور اینکه میتوانید همه چیز را تغییر بدهید، بخواهید که شیوه عملکرد و تفکر آدمهای بدذات را هم تغییر بدهید،اما باید بدانید که بسیاری هم هستند که اصولا اختلال شخصیت دارند، مثلا شخصیت ضداجتماعی دارند و تلاش برای اصلاح آنها آب در هاون کوبیدن است.
۵. رفتار آنها را پیش بینی کنیم
اگر به قدر کافی با یک فرد حسود برخورد کرده باشید و اگر به اندازه کافی باهوش باشید، میتوانید همه رفتارها و عکسالعملها او را پیش بینی کنید و خودتان را برای مقابله با او آماده کنید. اگر هم تجربه ندارید از ” تکنیک اگه جاش بودم ” که در قسمت ۱ گفته شد استفاده کنید.
۶. نگذاریم که هیچ چیز باعث محدود شدن سرخوشی و احساس خوشبختیمان شود
خوشبختی یک چیز کاملا درونی است و خیلی وقتها هیچ ربطی به جایگاه شغلی و میزان درآمد شما ندارد. اما در این میان خیلی از ماها از نظر روانی نیاز داریم که تأییدیه دیگران را برای احساس خوشبختی داشته باشیم. یعنی تا مطمئن نشویم که چند نفر در محیط کار، خوشبختی و عملکرد ما را تأیید نمیکنند، حس رضایت به ما دست نمیدهد.
آن دسته از ما که نیازمند گرفتن این تأییدیه هستیم، همیشه نگران هستیم که پشت سر ما حرفهایی زده شود، گوش به زنگ میمانیم و سعی میکنیم متناسب با حرفها و غیبتها و انتظارات مردم، عملکرد خود را تنظیم کنیم.اما تلاش برای همرنگ شدن با جماعت، باعث میشود که از آرمانها و اهداف مخفی درونی خود به دور بمانیم و واقعا خوشبختی از ما فاصله بگیرد. پس:
همرنگ جماعت نشویم!
بنابراین باید تأکید کنم که خوشبختی و رضایت خاطر، چیزهایی درونی هستند، هیچ وقت برای حرف و حدیثهای بیرونی، ارزشی قائل نشوید. خودتان باشید و در جهت استعدادهایتان حرکت کنید. اگر آدمی هستید که از خواندن یک رمان یا دیدن یک فیلم خوب لذت میبرید، اگر آدمی هستید که صرف یک شام در رستوران با اعضای خانواده یا یک خرید کوچک، شادتان میکند، نگذارید که حس لذت و خوشبختی شما با حرفهای مردم کم شود.
اصولا بسیار از مردم توانایی درک لذتهایی به غیر از لذتهای جسمانی را ندارند و خیلی بیهوده است که به آنها بفهمانید که خواندن، نوشتن، سخنرانی کردن، ورزش و…. چه لذتی دارند.
۷. آدمهای موفق به جای تمرکز روی مشکلات، روی راهحلها کار میکنند
آدمهای حسود اطراف شما، کاری جز فهرست کردن مشکلات بلد نیستند، اما این شما هستید که میتوانید با چند کار کوچک، یک تغییر واقعی در شرکت و محل کارتان ایجاد کنید. شما ممکن است نتوانید، کل مشکل را حل کنید، اما میتوانید شرایط را قابل تحملتر کنید.
۸. ببخشیم اما فراموش نکنیم!
بخشیدن به این معنی است که شما کینه و دشمنی را از درون خود پاک کنید. در روند بخشایش، بیشترین کسی که سود میبرد، خود شما هستید. چون احساس خوب سبکی به شما دست میدهد، اطرافیان شما بیشتر به شما احترام خواهند گذاشت و مهمتر از همه از شر افکار مزاحم راحت میشوید. اما بخشیدن به این معنی نیست که کار او را فراموش کنید و دفعه بعد اجازه دهید که او دوباره به شما ضربه بزند. شما باید نوع عملکرد آدمهای پیرامونیتان را به یاد داشته باشید تا دوباره ضربه نخورید و مورد سوء استفاده قرار نگیرید.
۹. به خاطرات بد گذشته فکر نکنیم
بعضیها عادت دارند که اتفاقات منفی زندگیشان را مرتب با خودشان مرور کنند و بیمهریها و خیانتهای دیگران را به یاد آورند.هرچقدر به اتفاقات منفی گذشته بیشتر فکر کنیم، بیشتر اعصابمان بهم میریزد و احساسات منفیمان بیشتر و بیشتر میشود، در نتیجه کارایی مان پایینتر میآید و موفقیتهایمان کمتر میشود.فقط یک بار اتفاقات بد گذشته را به یاد آورید و از آنها درس بگیرید. اینطوری کلی به تجربهتان اضافه میشود. آدمهای با تجربه و موفق یاد گرفتهاند که از اتفاقات منفی گذشته درس بگیرند.
۱۰. افراد مثبت اطراف خود را پیدا کنیم
همان طور که ممکن است آدمهای بدذاتی در اطراف ما باشند، آدمهای خوبی هم پیدا میشوند که دنیایی از تجربه، خردمندی و مهربانی هستند، سعی کنید که آنها را شناسایی کنید و به گاه نیاز از کمکها و مشاورههای آنها بهره ببرید. نتیجه اینکه مثبت باشید و با افراد مثبت بیشتر ارتباط داشته باشید و با افراد منفی یا حسود کمتر ارتباط برقرار کنید.