اگر این علائم را دارید یعنی زندگیتان رو به از هم پاشیدن است!
مثبت زندگی: اگر این علایم را دارید یعنی زندگیتان رو به از هم پاشیدن است! میپرسید کدام علایم؟ کمی صبر کنید.
چقدر این سوال را میپرسید: آیا از زندگیام راضی هستم؟ آیا با ریتم و روتین زندگی مشکلی ندارید؟ زندگی برایتان بیرنگ و رو و یکنواخت نشده؟ آیا با اینجوری زندگی کردن راحتید؟ شاید در نگاه اول همه چیز خوب بنظر برسد، اما اگر نگاهی عمیقتر بیندازید، میبینید که بین آن تصوری که از زندگیتان داشتید و واقعیت، شکافی بزرگ وجود دارد.
در این مطلب علایمی را جمعآوری کردهایم که نشان میدهند زندگیتان رو به سقوط و افول است.
هرچند گاه و بیگاه افراد در شرایط اینچنینی قرار میگیرند؛ اما اگر این علایم تبدیل به هنجار و نرم زندگیتان شدهاند، یعنی مشکل جدیتر از این حرفهاست. همراه ما باشید.
هیچ چیز در این دنیا شما را به وجد نمیآورد
فکر میکنید که هیچ چیز در این دنیا وجود ندارد که شگفت زدهتان بکند و هیچ خبری نیست که بخواهید به خاطرش اَبرویتان را چین بیندازید.
مثلاً وقتی میشنوید که موشک به ماه فرستاده شده میگویید: وای! چه کاریه انگار! یا وقتی کسی میگوید: یه واکسن جدید کشف شده؟میگویید: خُب چکار کنم! اینها اصلا نشانههای خوبی نیست!
در چند سال اخیر چند بار اتفاق افتاده که از روی ذوق بگویید: وای!؟
اگر تعداد دفعات آن خیلی زیاد نیست، باید فوراً در این باره کاری انجام دهید.
خودتان یا خانهتان برایتان مهم نیست
ظاهرتان کوچکترین اهمیتی ندارد و آخرین بار که خانه یا اتاقتان را تمیز کردید ماه پیش بوده. بی تفاوتی به بدن و محیط اطرافتان نشان میدهد که یک چیزی در زندگیتان میلنگد و به علاوه شما بااین موضوع کنار آمده و تسلیم شدهاید.
حتما دلیلی دارد که میگویند اگر میخواهید در زندگیتان تغییرات ایجاد کنید باید کارتان را با مرتب کردن منزلتان شروع کنید. تمیز کاری به شدت مفید است: افکار ناراحت کننده را از شما دور کرده و کمک میکند بهم ریختگی داخل سرتان را مرتب کنید.
همچنین توصیه میشود که در چنین شرایطی خانمها به آرایشگاه هم بروند.
از شغلتان متنفرید
روز کاری تازه شروع شده اما شما دارید ثانیه شماری میکنید تا به پایان برسد. از خودتان میپرسید که پس کی به تعطیلات خواهید رفت؟ که یادتان میافتد تازه همین 2 هفته پیش رفتید.
تنفر از شغلتان نشانهای مسلم بر این است که یک چیزی باید تغییر کند. شاید کارتان کسل کننده است، همکاران نچسب هستند یا باید از این سر شهر به آن سر شهر بروید. اگر بتوانید دلیل نارضایتیتان را پیدا کنید، راه حل پیدا کردن آسانتر خواهد شد.
از ارتباط برقرار کردن سرباز میزنید
همه باید گاهی اوقات تنها باشند، ولی اگر نمیخواهید هیچکس را ببینید، از دوستان و خانواده دوری میکنید، یعنی شرایط دارد از کنترل خارج میشود. احتمالا اطرافیان شما خوبی شما را میخواهند و شرایطتان انقدر خاص نیست که هیچ کس از دایرهی دوستان و خانواده نتواند به شما کمکی بکند. از کجا معلوم، شاید همان مشورتی را بدهند که برای عوض کردن حالتان کافی است.
همه چیز به معنای واقعی اذیتتان میکند
سطل زبالهای که همسرتان فراموش کرده خالی کند، نمرات ضعیف فرزندتان در مدرسه، هوای بیرون، رنگ لاکتان.
به آسانی از کوره در رفته و مدام از حالت گریه به حالت عصبانیت و برعکس در جابه جایی هستید. برای توقف این وضع باید دست نگه داشته و از خودتان بپرسید آن مسئلهی اصلی که آزارتان میدهد چیست و بعد در صدد حل آن بربیایید.
کلی عادات بد پیدا کردهاید
راهی دیگر برای مقابله کردن با مشکلات کمک گرفتن از عادات بد مثل الکل، سیگار، پرخوری یا اینترنتگردیهای نصفه شب است. اما این کارها فقط در ظاهر نشان میدهند که شما کنترل زندگیتان را دارید، اما در حقیقت شما دارید سرتان را بیشتر زیر برف فرو میبرید.
به طرز جالبی، عادات بدتان حرفهای زیادی برای گفتن دارند. مثلا اگر دوست دارید چیزی را پاره پاره کنید، یعنی شرایط فعلی زندگی به مزاجتان خوش نمیآید. شما ناخودآگاه میخواهید همه چیز را تغییر دهید و آرام بودن برای شما دشوار است.
در گذشته زندگی کرده یا وقت زیادی را در مورد آینده رویاپردازی میکنید
مُدام فکر میکنید که اوضاع گذشته خیلی بهتر بوده و همش خاطرات خوب گذشته را برای خودتان زنده میکنید. یا اینکه فکر میکنید فردا بهتر خواهد بود و فقط باید اندکی بیشتر صبر کنید. اما این اندکی، روزها، هفتهها، ماهها و حتی سالها به طول میانجامد.
خیال پردازی اشکالی ندارد، اما اگر مدام به فکر روزهای بهتر آینده یا گذشته هستید، یعنی دارید از زمان حال فرار میکنید.
هیچ جایی برای شارژ کردن باطریهایتان ندارید
هرکس راه خودش را برای کنار آمدن با حس و حال بد دارد، یک نفر ممکن است خودش را با ضربه زدن به کیسه بوکس خالی کند، یک نفر ممکن است در پارک پیاده روی کند، یک نفر هم سفری کوتاه به زادگاهش برود.
اما اگر تمام آن جاهایی که یک روز بهتان انرژی میدادند، حالا مایهی ناامیدی و دلسردیتان هستند، یعنی درگیر یک بحران هستید. در این شرایط کمک گرفتن از یک متخصص توصیه میشود.
زندانی موبایل خودتان شدهاید
دانشمندان متوجه شدهاند کسانی که بیش از یک ساعت در شبکههای اجتماعی وقت میگذارند، به احتمال بیشتری افسرده میشوند. دیدن ظاهر زندگی دیگران هنگام اسکرول کردن صفحات باعث میشود حس کنیم که زندگی دیگران از ما درخشانتر و موفقتر است و از همین رو حس حسادت و ناامیدی بهمان دست بدهد.
گرفتن مدام این احساسات از طریق موبایل دست آخر باعث میشود که عزت نفس پایینی داشته و احساس تنهایی بکنیم. سعی کنید بیشتر آفلاین باشید، این کار واقعا خوشحالترتان خواهد کرد.
همیشه کارها را به شنبه موکول میکنید
زندگی جدید را نمیشود از شنبه، از سرماه یا از اول سال آغاز کرد. همانطور که دیالوگی در کارتون آلیس در سرزمین عجایب میگوید: فردا هیچوقت امروز نیست! نمیشه صبح پاشی و بگی: خب، بالاخره فردا رسید.
به تاخیر انداختن کارها به طور قطع خوشحالترتان نخواهد کرد.اگر میخواهید چیزی را عوض کنید، به دنبال فرصت مناسب یا تاریخ رند نباشید، تغییر را از همین حالا آغاز کنید.