آثار مخرب طلاق بر روی کودکان
مثبت زندگی: گاهی اوقات نمیتوان به خاطر فرزند فداکاری کرد و به یک زندگی اشتباه و تلخ ادامه داد. حتی میتوان گفت ادامه چنین شرایطی اثرات ناگوارتری بر فرزند ما خواهد گذاشت، بنابراین شاید تنها و آخرین راهی که باقی میماند طلاق باشد. اما واضح است طلاق نیز تبعات روانی و رفتاری بسیاری برای کودکان به همراه دارد. در این مقاله به شرح خلاصهای از آثار طلاق بر کودکان و روش برخورد با آنها میپردازیم.
تأثیر مستقیم طلاق تزریق عواطف رنجور از جمله ترس، خشم، گیجی و بهتزدگی است. اما باید اذعان داشت که کودکان میتوانند پس از مدتی به حیات طبیعی خود بازگردند. البته در این رابطه نقش والدین بسیار اساسی است. طلاق بخصوص بر کودکان در دوران ابتدایی تحصیل تأثیر عمیقتری میگذارد.
اثرات عاطفی
به طور کلی بچهها معمولا در غیبت پدر غمگین، عصبی و در نهایت افسرده می شوند. اثرات عاطفی جدایی برای بچه ها شامل موارد زیر میشود:
غمگینی: یکی از واکنشهای متداول و معمول اکثر بچههای زیر ۸ سال در مقابل طلاق، غمگینی است. مدت زمان کمی پس از آنکه پدر خانه را ترک می کند، بچهها احساس کسالت و غمگینی میکنند، به ویژه اگر ملاقاتهای پدر منظم و پیوسته نباشد اینگونه بچهها اغلب بغض به گلو دارند و زیاد گریه میکنند و ظاهرا نیاز ارضا نشدنی به نوازش و اعتماد به نفس دارند.
خشم: یکی از واکنشهای متداول بچههای بزرگتر و نوجوانان، خشم است که به ویژه در پسرهای ۸ تا ۱۲ ساله که پدر پس از طلاق آنها را ترک میکند، دیده می شود. عدم حضور پدر، پس از طلاق سبب غمگینی و عصبیت در بچهها میشود که چنانچه تشدید شود، ممکن است عواقب ترسناکی به بار آورد؛ از آن جمله احساس عدم امنیت است که به علت فقدان کنترل روی بچه به وجود میآید.
حس عدم امنیت کودکان را به شدت آزار میدهد و آنها از بازگو کردن شرایط خانواده خود احساس شرمساری دارند. حتی پس از مدتی ممکن است که بچهها خود را سرزنش کنند. در این باره، واکنش بچهها متفاوت است. برخی غم و درد نهان خود را ابراز میکنند و بعضی دیگر آن را پنهان میکنند.
اثرات تربیتی
زمانی که سرپرست خانواده، مجرد، فقیر و شاغل است، غالبا برای انتخاب میان کیفیت تربیت کودکان دچار مشکل می شود. امروزه برخی مشاغل مستلزم صرف وقت به مدت طولانی و یا صرف ساعات غیرمعمول برای کار هستند و این شرایط، برای اکثر والدین تنها، بدین معناست که آنها به عنوان سرپرست خانواده، کمتر میتوانند از تجربیات و آموزشهای تربیتی بهره گیرند، زیرا به میزان طولانی کار می کنند.
مادرانی که به تازگی بیوه شدهاند، ضمن اینکه برای فقدان شریک و یار زندگی خود بسیار غمگین هستند، مجبورند وظایف و مسئولیتهای خانه داری را نیز انجام دهند. این تنظیم وظایف ممکن است ماه ها و یا سالها طول بکشد تا اینکه آنان بتوانند از عهده مشکلات اقتصادی خویش برآیند و همزمان نقش دلداری و تسلی بخشیدن به فرزندان را ایفا کنند. بعضی از آنان حضور فرزند را مانع یافتن همسر مناسب میدانند. البته کودکان نیز هر چقدر که بزرگتر می شوند، با سوالاتی در مورد سرگذشت خود و نیازشان به حضور پدر، مادران را به ستوه میآورند.
اثرات رفتاری
خشم یکی از مظاهر رفتاری است که کودکان بخصوص در مدارس ابتدایی از خود نشان میدهند. گاه بچهها از والدین خشمگین هستند و آنها را سرزنش میکنند. بچههای بزرگتر گاه آشکارا والدینشان را شماتت میکنند. خشم بچهها گاه با زیر سؤال بردن قوانین خانه و یا وظایفشان جلوهگر میشود. گاه نیز بهشکل فعال فرزندان طلاق با بچههای دیگر به زد وخورد میپردازند.
محققان معتقدند عدم حضور پدر، اثرات متفاوتی را روی رفتار دختران و پسران دارد. هنگامی که پدر خانواده حضور ندارد، پسران تمایل بیشتری دارند که قواعد اجتماعی را نقض کنند والبته در دختران نیز این آثار هرچند شدید نیست، اما نمیتوان از آن چشم پوشی کرد.
اثرات بهداشتی (جسمی و روانی)
دخترانی که طی ۵ سال اول زندگی خود، رابطه مثبتی را با والدین خود داشتند، نسبت به دخترانی که روابط سرد با والدین خود داشتند، دیرتر به بلوغ می رسند. محققان دریافتند که کیفیت برخورد و رفتار پدران با دختران، مهمترین نشانه زمان بندی بلوغ دختران است. پدر دخترانی که دیرتر به بلوغ میرسند؛ معمولاً در رشد و تربیت دختران، مشارکت بسیار دارند و پشتیبان همسر خود (مادر دختر) بودهاند، اما در سنین رشد دختران، ارتباط پدر با دختر بیش از ارتباط دختر با مادر میتواند مؤثر باشد. محققان معتقدند دختران، ناآگاهانه زمان بلوغ خود را براساس رفتار پدرشان تنظیم میکنند.
برای کاهش این اثرات و تسلی فرزندانتان از روشهای زیر استفاده کنید:
به بچهها کمک کنید تا عواطف خود را ابراز کنند.
به عواطف بچهها احترام بگذارید.
به بچهها اطمینان دهید که احساسات آنها طبیعی است.
تا آنجا که ممکن است علل جدایی را برای بچهها توضیح دهید تا آنها دریابند که طلاق بهعلت تقصیر آنها صورت نگرفته است.
اگر امکان دارد فرزندان خود را با بچههایی که تجربه مشترکی دارند آشنا سازید تا آنها بفهمند که تنها نیستند.