مثبت زندگی: در یک نگاه اجمالی در ابتدای سخن باید گفت از آنجایی که بلوغ به عنوان یک مفهوم کلی و گسترده، جنبههای مختلفی از رشد را شامل میشود، مثل بلوغ جنسی و جسمی، بلوغ عاطفی، بلوغ اجتماعی، بلوغ اقتصادی و… روانشناسی این دوران و در کنار آن آسیبشناسی بلوغ علاوه بر ارتباط تنگاتنگ و عمیق خود با سایر حوزههای روانشناسی همچون روانشناسی رشد، روانشناسی شخصیت، روانشناسی بالینی و مشاوره با دیگر شاخههای علمی نیز ارتباط گستردهای دارد و در این میان متاسفانه آنچه که باید به آن اذعان کرد آن است که ناآگاهي مهمترين ضعف بهداشت بلوغ در جامعه ماست.
اين ناآگاهي نه تنها نوجوانان بلكه در بسياري حوزهها بزرگسالان جامعه را هم در برميگيرد و از اين طريق به منشاء ناشناخته براي توليد آسيبهاي دامنهدار اجتماعي تبديل ميشود. فرهنگ عرفي ما در يك نگاه كلي بلوغ را به صورت خاموش برگزار ميكند و متاسفانه در برخي خردهفرهنگها، آن را پديدهاي خجالتآور ميشناسند.
دامنه ناآگاهي درباره بلوغ آنچنان گسترده است که بزه جنسي و رفتاري در ميان نوجوانان جامعه ما به کثرت در دبیرستان دیده میشود. دنباله آسيبهاي دوره بلوغ كه به صورت عقدههاي مزمن رواني، برداشتهای نادرست و تمايل به فرهنگ منحط جنسي آشكار ميشود تا سنين پيش از ازدواج و حتي چندين سال پس از آن ادامه مييابد و بحران ميآفريند. خصوصا این موضوع در رابطه با دختران که ناخواسته در محدودیتهای بیشتری به سر میبرند، بیشتر مصداق دارد.
بسیاری از دختران در مقابل ایدز و بیماریهای مقاربتی حفاظت کافی ندارند؛ در معرض روابط جنسی ناسالم و حفاظت و حمایتنشده، گرایش به سیگار و مواد مخدر، روابط جنسی فارغ از مسئولیت، حاملگی زودرس، خشونت، شکست در درس و مدرسه هستند.
از مسائل دیگر آن است که دختران رفتارهای سلامت مناسبی در ضمن قاعدگی ندارند. بروز اولين قاعدگي در دختران همراه با سایر نشانههای بلوغ نبايد باعث ترس و نگراني شود، اين امر نشان ميدهد كه فرد سالم است و نويد آمادگي براي مادر شدن را به او ميدهد.
در صورت وجود هرگونه نگراني و ابهام علاوه بر مشورت با مادر يا خواهر بزرگتر، بهترین راه مشاوره با پزشک متخصص یا ماما است. انجام فعاليتها و ورزشهاي عادي و سبك در اين دوران و نیز حمام كردن نه تنها هيچگونه منعي ندارد، بلكه مفيد هم است.
وجود درد در روزهاي اول قاعدگي مسالهاي طبيعي است، البته در صورت استمرار درد در دورههای بعدی احتمال ابتلا به سندرم پیش از قاعدگی وجود دارد که در این خصوص باید از مشاوره پزشک استفاده کرد. رواج این تصور غلط که اختلالات پیش از قاعدگی نظیر افسردگی، بی قراری، عصبانیت، تحریکپذیری و پرخاشگری درمانپذیر نیستند و باید به هر صورت با آنها مدارا کرد، میتواند گام آغازین در بروز بسیاری از سرکشیهای دوران بلوغ محسوب شود.
از سوی دیگر بلوغ زودرس و دیررس نیز از دو جنبه اهمیت زیادی دارد؛ جنبه اول، علت ایجادکننده است که پزشک متخصص با انجام آزمایشهای لازم و پیگیریهای منظم و دقیق فرد، طی مدت طولانی به دنبال علت ایجاد آن میرود و جنبه دوم، اثر آن در رشد قدی و روانی فرد است.
ایجاد قاعدگی در دختران کمسن و مقایسه خود با سایر همسالان، باعث بروز اضطراب شدید در این کودکان و والدین آنها میشود، بهخصوص در دختران مبتلا، احتمال سوءاستفاده جنسی وجود دارد. همچنین در خصوص بلوغ دیررس واقعا برای نوجوان سخت است که ببیند دوستان و همسالانش رشد کردهاند و اندامشان تغییر کرده اما هیچ تغییری در او رخ نداده است.
ممکن است تصور کنند هیچ وقت بزرگ نمیشوند و همیشه به همان حالت میمانند. حتی اگر والدینشان و پزشک به آنها اطمینان دهد که آنها نیز به طور طبیعی رشد خواهند کرد و به بلوغ میرسند، برایشان سخت است که منتظر بمانند تا بدنشان مانند سایر همسالانشان رشد کند.
در پایان باید گفت مسلما هدايت و كنترل تغییرات این دوران از طريق شناخت مقتضيات دوره بلوغ فرد را از گمراهي و گناه و آسيب نجات خواهد بخشید و به نظر ميرسد خلاء اصلي در اين باره طرح نشدن نكات آموزشي، بهداشتي و پزشكي بلوغ از سوي نهادهاي فرهنگي و حمايتي رسمی است.