ابن مشغله؛ روایت زندگینامه خودنوشت آقای نویسنده
مثبت زندگی: نادر ابراهیمی و کتابهایش نیازی به معرفی ندارند. از یک عاشقانه آرام گرفته تا بار دیگر شهری که دوست میداشتم… دیگر کتابهایش هم همینطور. کمتر کتابخوانی را پیدا میکنی که نادر ابراهیمی نخوانده باشد. کتابی که امروز قصد معرفیاش را داریم از این نویسنده نام آشنا و محبوب است؛ «ابن مشغله»…
همراه ما باشید تا با خواندن این مقاله درباره این کتاب بیشتر و بهتر بدانید تا اگر تا امروز نخواندیدش، تصمیم به خواندن و تورقش بگیرید. این شما و این معرفی ابنمشغله.
درباره کتاب
ابن مشغله داستان یک زندگی است. به عبارتی زندگینامه. زندگینامه چه کسی؟ زندگینامه خودِ نادر ابراهیمی. از من اگر بپرسید نام بزرگ مردی کوچک را برایش انتخاب میکنم. مردی که از همان روزهای نوجوانی با خودش گفت باید کار کنم. چون جَنم داشت. برای همین جَنم هم بود که آب حوض خانه را میکشید و از پدر مزد میگرفت و از هرکاری به شرط آنکه شرافتمندانه باشد هراسی نداشت.
داستان از کشیدن آب حوض به دست ابن مشغله شروع میشود
داستان از کشیدن آب حوض به دست ابن مشغله شروع میشود و از آنجا که «ابن مشغله» حکایت یک زندگی عادی نیست و در تعریفش باید نوشت سراسر این زندگی دوندگی است، داستان به همان آب حوش کشیدن ختم نمیشود… او به غیر از آب حوض کشیدن، خط خوشی هم دارد. برای همین نخستین راه کسب درآمدش بعد از آب حوضکشی، میشود نوشتن با خط خوش. اما این شغل هم دیری نمیپاید. پدر نقاش او از مادرش جدا میشود و هردو دوباره ازدواج میکنند. حالا یک پدر دارد که حامیاش نیست، مادری چشم به راه، مادرخواندهای مهربان که البته از «اعمال نظر و مهربان کردن شوهر[نسبت به او] عاجز است» و پدرخواندهای دلسوز که سعی در حمایت او دارد.
بعد از این ازدواج و این تو در توی دلواپسیها برای ابن مشغله، داستان به جایی میرسد که همین پدر خوانده غیررسمی اولین شغل را برای او پیدا میکند تا ابن مشغله داستان ما تعمیرکار سیار واحدی شود در ترکمن صحرا. اما مشغول بودن به این شغل قدمت چندانی برایش ندارد چون در آنجا باج گیری میبیند و صحرا را رها میکند تا شغل بعدیاش کار در چاپخانه باشد…
اگر قرار باشد تمام شغلهای ابن مشغله را بگوییم باید به اندازه کل کتاب برایتان روایت کنیم. پس بهتر است خودتان کتاب را دستتان بگیرید تا با اندوهی آشنا شوید که روی دل ابنمشغله مینشست هنگام پیدا کردن شغل میان ستون آگهیها… کتاب را بخوانید و لذت ببرید از خواندن زندگینامه خود نوشت آقای نویسنده دوستداشتنی….
مخاطب خاص کتاب
کتابهای نادر ابرهیمی مخاطب خاص ندارد. تمام کسانی که عاشق خواندن داستانها هستند از خواندن داستانهای نادر ابراهیمی لذت که نه، عشق میکنند. پس اگر نام نادر ابراهیمی را شنیدهاید و تکههایی از کتابش را در ایسنتاگرام و کانالهای تلگرامی خواندهاید، بدانید که ابن مشغله منتظر شماست. به خصوص اگر شما هم مدتها در جستوجوی شغل بودید و هزار و یک شکل عوض کردید تا به شغل محبوبتان برسید.
بخشی از کتاب
و دست بر قضا، یکی دو شب، با همسرم به دیدن نمایشی رفتیم و در آنجا با آقایی روبرو شدم که به من گفت: «بیا تلویزیون کار کن.» گفتم: «دوست ندارم.» گفت: «هر کاری که دوست داری بکن. برنامه بده . خودت هم اجرا کن.» گفتم: «بعد، فکرش را میکنم.» و بعد که فکرش را کردم، بلند شدم رفتم سر وقت آقا و شرایطم را گفتم -یکی یکی- که یک ورق کاغذ سفید جلوی من گذاشت و گفت: «کارت بلانش» داری که هر کاری میخواهی بکنی…